به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در روزهای گذشته دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا و سیاستمدار جنجالی حزب جمهوریخواه در صدر اخبار رسانه های آمریکایی و البته بین المللی بوده است. وی توانست با شکست نیکی هیلی، اصلی ترین رقیب خود در انتخابات درون حزبی به نامزد اصلی جمهوریخواهان برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 آمریکا تبدیل شود.
وی پیشتر ران دی سانتیس، فرماندار ایالت فلوریدا را که بسیاری معتقد بودند می تواند ترامپ را متوقف کند و رقیبی جدی برایش باشد، شکست داده بود. در این چارچوب، نظرسنجیهای مختلف آمریکا حاکی از این هستند موقعیت ترامپ در مقایسه با جو بایدن، رئیس جمهور کنونی آمریکا همزمان با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات بهتر است، می تواند بار دیگر به کاخ سفید بازگردد و کرسی ریاست جمهوری آمریکا را در اختیار بگیرد.
در شرایط کنونی هژمونی آمریکا تا حد زیادی افول کرده است و دیگر واشنگتن از موضع و جایگاه محوری در چارچوب معادلات منطقه غرب آسیا برخوردار نیست
جالب اینکه برخی رسانه های آمریکایی با توجه به وضعیت خاص ترامپ در رقابت های انتخاباتی بر این نکته تأکید کردند باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا و هم حزبی بایدن در دیداری خصوصی به وی نسبت به پیروزی احتمالی ترامپ در انتخابات هشدار داده است.
ترامپ نیز در موضع گیری ای جنجالی گفت، اگر در انتخابات سال 2024 آمریکا پیروز نشود، در این کشور «حمام خون راه می افتد» و به ادعای وی، دموکراسی در آمریکا با فروپاشی بزرگی مواجه میشود.
با وجود این، در بحبوحه افزایش گمانه زنی ها با محوریت بازگشت احتمالی ترامپ به کاخ سفید، برخی تحلیلگران موضوعات راهبردی تلاش میکنند به این سؤال مهم جواب دهند که معانی بازگشت ترامپ برای ایران چیست و اینکه آیا باید منتظر سیل تازهای از سیاست های تهاجمی علیه ایران در قالب کارزار فشار حداکثری بود؟
در این رابطه، حتی برخی بر این باورند بازگشت ترامپ به قدرت خطری جدی برای ایران است، می تواند چالش های اساسی برای کشورمان ایجاد کند و از نظر اقتصادی، سیاسی و امنیتی برای منافع جمعی خطرناک باشد.
به سه دلیل عمده و محوری باید توجه داشت چندان نباید درباره خطر بازگشت ترامپ به قدرت اغراق کرد؛
نخست، اینکه شرایط زمانی و بسیاری از موضوعات و متغیرها با بازگشت احتمالی ترامپ به قدرت تفاوت های قابل توجهی با گذشته دارد. در شرایط کنونی هژمونی آمریکا تا حد زیادی افول کرده است و دیگر واشنگتن از موضع و جایگاه محوری در چارچوب معادلات منطقه غرب آسیا برخوردار نیست.
همدستی آمریکا با جنایتهای صهیونیست ها در نوار غزه تا حد زیادی از آبروی ادراکی این کشور نزد افکار عمومی منطقه کاسته و آمریکا را به کنشگری منزجر کننده در منطقه تبدیل کرده است. موضوعی که به طور خاص در قالب جدیدترین یافته های نظرسنجی «مرکز افکارسنجی عربی» تأکید شده است.
فارغ از این موارد، متحدان سنتی آمریکا در منطقه نظیر عربستان سعودی و امارات تا حد زیادی فرمان سیاست خارجی خود را از آمریکا دور و به قدرت های شرقی نظیر چین و روسیه و البته ایران به عنوان قدرت منطقهای نزدیک کرده اند.
علاوه بر این، رژیم اشغالگر قدس به عنوان اصلی ترین متحد آمریکا در غرب آسیا به هیچ عنوان وضعیت خوبی ندارد و آنگونه که بسیاری از مقام های ارشد امنیتی این رژیم گفته اند، دستکم پنج سال طول می کشد این رژیم از حیث امنیتی و اطلاعاتی خود را احیا کند و ضربات وارد شده به آن در نتیجه عملیات «طوفان الاقصی» و جنگ غزه جبران شود.
این موضوعات نشان میدهند آمریکا شبیه به آمریکای دوره ریاست جمهوری پیشین ترامپ و منطقه غرب آسیا شبیه به آن چیزی نیستند که پیشتر وی تجربه کرده بود.
دوم، اینکه معادلات داخلی آمریکا در وضعیتی نیست که به ترامپ اجازه ماجراجویی های سابق را بدهد. آمریکای کنونی به شدت از حیث سیاسی و اجتماعی قطبی شده است و البته که با چالش های سیاسی، اقتصادی و امنیتی قابل توجهی نیز دست و پنجه نرم می کند.
به طور خاص، در جریان رقابت های انتخاباتی کنونی آمریکا شاهد بودیم نیکی هیلی، رقیب اصلی ترامپ در حزب جمهوریخواه تأکید کرده بود بحران بدهی آمریکا به قدری وخیم شده است که فردی حسابدار باید رئیس جمهور این کشور شود.
در این وضعیت آمریکا به هیچ عنوان در موضع و موقعیتی نیست که بخواهد سیاست ها و اقدامات تهاجمی علیه ایران بدون توجه به پیامدهای وخیم آن برای منابع ملی خود در دستور کار قرار دهد.
آمریکا شبیه به آمریکای دوره ریاست جمهوری پیشین ترامپ و منطقه غرب آسیا شبیه به آن چیزی نیستند که پیشتر وی تجربه کرده بود
سوم، اینکه آمریکا در بحبوحه جنگ غزه تا حد زیادی دچار انزوا و آسیب های جدی به موقعیت بین المللی آن وارد شده است. این کشور به واسطه همدستی با جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه، با راهپیمایی های گسترده و بی سابقه ای در دانشگاه های این کشور و همچنین شهرهای بزرگ خود نظیر شیکاگو، نیویورک و واشنگتن مواجه است.
بیش از 800 نهاد حکمرانی شهری در آمریکا به صراحت همدستی آمریکا را با جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه محکوم کرده اند. در این وضعیت، حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید با دستورالعملی برای وی همراه و آن، این است که بایستی از هر اقدامی که به منزوی شدنِ بیش از پیش آمریکا میانجامد، خودداری کند.
سیاستهای ترامپ در دوره پیشین ریاست جمهوری اش تا حد زیادی آمریکا را در محیط بین المللی منزوی کرد؛ موضوعی که بازتاب های عینی در رابطه با سیاست دولتش در قبال ایران نشان داد. از این منظر، سطح محذوریت ها برای ترامپ در صورت بازگشت به کاخ سفید در زمینه سیاستِ دولت احتمالی اش در رابطه با ایران، قابل مقایسه با دوره پیشین حضورش نیست و به مراتب بیشتر است.